سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://veshnaveh.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

آیت الله سید حسین موسوی  کرمانی می گوید:

آقای بروجردی سه سال،تابستان ها به وشنوه رفتند.قبل از سفر،حاج احمد به وشنوه می رفت وچهار خانه اجاره می کردند؛ یکی اندرونی آقا،یکی بیرونی آقا،یکی برای آقای حائری ویکی هم برای جلسه ی وسائل الشیعه.اگر افراد دیگری می خواستند بیایند،باید خودشان خانه ای اجاره می کردند؛ البته پول اجاره را از آقای بروجردی می گرفتند.هنگام سفر،یک اتوبوس مخصوص خانواده واثاثیه ای آقای بروجردی وآقای حائری بود.آقای بروجردی با درشکه می آمدند.اهالی وشنوه آقای بروجردی را برای ناهار وشام دعوت می کردند،آقا هم دعوتشان را قبول می کردند؛ البته به حاج احمد دستور می دادند 400 تومان به میزبان بدهد. آن موقع،400تومان پول زیادی بود.یک بسته گز که الآن 2000 تومان است،آن موقع 5 تومان و8قران بود.بعضی از اهالی وشنوه آقا را به باغشان دعوت می کردند. آقا به آن ها نیز 400 تومان می داد.آقای بروجردی«جواهر»را همراه خود می بردند ومطالعه می کردند

وبه«وسیلةالنجاه»آقای سید ابوالحسن اصفهانی حاشیه می زدند.موقع مطالعه ونوشتن،فقط آقای حائری همراه ایشان بود.من گاهی پیش آن ها می رفتم.حاج احمد ساعت 8صبح می آمد ومی گفت که آقایان،«ففروا الی الله».فوراً همه بلند می شدند وکتاب ها ر امی آوردند وآقای بروجردی تاساعت 11 مشغول مطالعه می شد. حاج احمد هم آن جا می ماند.او خط خوبی داشت وتند هم می نوشت.در بروجرد،خیلی از مکاتبات ونامه ها وتحقیقات آقای بروجردی را حاج احمد می نوشت. بعدازظهرها،آقا جلسه ی استفتا داشتند.اعضای جلسه ی استفتاء جمع می شدند وآقای حائری فتواهای آقای بروجردی را می نوشت.

سال چهارمی بود که آقای بروجردی به وشنوه می رفت.منزلی که حاج احمد اجاره کرده بود،نزدیک امام زاده بود.آقا که به طرف بلندی حرکت می کرد،خیس عرق شده بود.به منزل که رسیدند،جایی نشستند که باد می آمد وعرق بدنشان خشک شد.آقا بعد از ناهار،کمی می خوابیدند.از خواب که بیدار شدند،گردنشان تکان نمی خورد ودرد می کرد. یکی از دکترها دستگاه عکس برداری را به وشنوه آورد.حاج احمد به تهران رفت ودستگاه بزرگ عکس برداری را توی کامیون گذاشت وبه وشنوه آورد واز آقا عکس گرفتند.دکتر به حاج احمد گفت که «عکس ها نشان می دهد که آقا سل استخوانی دارد».آقای حائری گفت که باید همین الآن به قم برویم»عصرماشین آمد وآقای بروجردی وآقای حائری ومن به طرف قم حرکت کردیم،دو،سه فرسخی قم که رسیدیم،از هوا آتش می بارید وهوا خیلی گرم بود.وقتی آقای بروجردی وارد خانه شدند،خیس عرق بودند.ایشان خوابیدند و وقتی بیدار شدند،هیچ دردی احساس نمی کردند.معلوم شد که سل استخوانی نبوده،بلکه آقا عرق کرده بودند ودر معرض باد قرار داشتند واستخوان هایشان خشک شده بود.

............................................

خاطرات آیت الله سید حسین موسوی کرمانی ،تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران،چاپ  1384،ص97.

 

 

 


[ سه شنبه 95/12/24 ] [ 10:57 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

یادش بخیر, ایام کودکی, شبهای بلند زمستان روستا, سخاوت بی حد اسمان وبرف و باران  هدیه ی خدای کودکیم.

یادش بخیر چک چک بخاری نفتی وگر گرفتن خانه از محبت ساکنانش.

چه لذتی داشت کنار پنجره ی خیس , تماشای چتر سیاه اسمان بر روی زمین سفید سفید.

یادش بخیر یک دیزی داشتیم و هزار خورنده

دلهامون شاد بود و پر از لب و خنده


[ پنج شنبه 95/11/21 ] [ 11:16 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

خاطره ای از آیت الله العظمی بروجردی(ره) از زبان آقای زعفرانی

تابستان همراه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به وشنوه رفته بودیم . یک روز مرحوم آیت الله العظمی میرزا عبدالله چهل ستونی جهت دیدار آیت الله بروجردی به وشنوه آمدند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بروجردی ، ایشان ادامه داد: پس از گفتگو ، جهت استراحت به اطاقی رفتند. مرحوم چهل ستونی به آیت الله بروجردی فرمودند: حضرت آقا مستدرک الوسایل خدمتون هست ؟ آیت الله بروجردی به من فرمودند برو در فلان اطاق ، کتاب را بیاور. من رفتم و کتاب را آوردم و به آیت الله چهل ستونی دادم.

ایشان بعد از یک ساعت استراحت ، برای نهار آمدند و کتاب را همراه خود داشتند. آیت الله العظمی بروجردی فرمودند: کتاب را نخواستید؟ چقدر زود پس آوردید !! آیت الله چهل ستونی فرمودند، داستانی دارد به این قرار:

من جوان بودم همراه با آقایی روضه هفتگی می رفتیم و در پایان منبر آن آقا، موقع گریز، من اشعاری می خواندم . یک روز آن آقا به من گفتند: عبدالله من مریضم و نمی توانم روضه بخوانم شب برو فلان منزل ، روضه زنانه است و اشعار بخوان . من به منزل آن خانم رفتم.

تعدادی زیادی از بانوان نشسته بودند . جّو مجلس مرا گرفت و تمام شعرها از ذهنم رفت . گفتم صلوات بفرستند . تا 3 مرتبه . خانم‌ها به من خندیدند. به خانه برگشتم حسابی گریه کردم . درهمان حال گریه خوابم برد. درعالم روُیا دیدم : مجلسی است سفره ای پهن کردند و رسول الله (ص) در صدر مجلس و ائمه (علیهم السلام ) در اطراف سفره نشستند.

رسول الله (ص) فرمودند : عبدالله بیا و غذا بخور. من یک لقمه غذای سفره خوردم . مادرم مرا از خواب بیدار کرد. دوباره خوابم برد. همان مجلس را دوباره دیدم و یک لقمه غذای دیگر خوردم ، دوباره مادرم مرا ازخواب بیدار کرد . از آن موقع هر مطلبی را که یکدفعه می خوانم ، حفظ می شوم و در ذهنم جای می گیرد.

آیت الله بروجردی فرمودند: اگر لقمه سوم را خورده بودید مرجع می شدید.


[ چهارشنبه 95/8/19 ] [ 1:28 عصر ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

پاییز همان بهاریست که شوق انتظار در سینه دارد‌
این انتظار بوده است که پاییز را عاشقانه ترین فصل سال کرده است
همچنان منتظر آمدنت هستیم ...


[ یکشنبه 95/7/18 ] [ 9:38 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

ریواس یا ریباس، گیاهی است از تیره ی ترشک ها ( هفت بندها ) و دارای ساقه های هوایی و برگ های آن محتوی مواد ذخیره ای و اسیدی است و به همین جهت مورد استفاده ی خوراکی قرار می گیرد.

ریواس هنگام بهار در نواحی گوناگون ایران، دامنه ی کوه ها، کنار رودخانه ها و مناطق برخوردار از آب های راکد می روید و برگ ضخیم و گوشت دار این گیاه مصرف غذایی دارد. تکثیر ریواس معمولاً با کشت در خزانه و انتقال به کشتزار و یا از طریق کشت بذر تازه صورت می گیرد.

خواص درمانی

ریواس طبیعت سرد دارد و دارای ویتامین ها و املاح معدنی گوناگونی است. برای تمامی اعضای بدن، ماده ی غذایی بسیار ممتازی شمرده می شود و اثر شگفت انگیز و معجزه آسایی دارد. قابض است و برای تقویت 

معده  و کبد مفید می باشد. خوردن ریواس برای بیماران تب  دار و بی اشتها مفید بوده و یرقان  ، وسواس  ، سستی را درمان می نماید. در این گونه موارد می توان 100 گرم از آب ریواس یا رب ریواس را میل کرد. صفرا و دل به هم خوردگی را رفع می کند و برای حصبه  و اسهال گرم صفراوی مفید بوده و کرم کُش است. خوردن ریواس را نباید در برنامه ی غذایی از یاد بُرد. ریواس را برای تهیه ی خورش، کمپوت، مربا و شربت مورد استفاده قرار می دهند. سعی کنید در مصرف ریواس زیاده روی نکنید.

مفیدترین طریقه مصرف آن، مصرف آب ریواس همراه با آب 

هویج ، کرفس ، خیار و سیب  می باشد که یک سوم آب ریواس و دو سوم بقیه مواد است.

ریواس اثر ملین داشته و اشتها آور است و برای 

افزایش اشتها  و یبوست مفید می باشد. مصرف ریواس برای مبتلایان به سنگ کلیه  و ناراحتی های مثانه خطرناک است.

شیر مادرانی که ریواس می خورند، در نوزادان تولید 

اسهال  می کند. ریواس، مقوی قلب و اعصاب بوده و برای درمان بواسیر مفید است.

ریواس به عنوان فعال کننده ی عملکرد دستگاه گوارش، ناقل نمک های صفراوی و محرک ترشح کبد شناخته شده است. نخستین کار کرد آن در دهان این است که با تحریک جوانه های چشایی به واسطه ی مزه ی تلخ خوشایندش، موجب پاک شدن حفره ی دهان شده و 

دهان  را برای چشیدن غذای بعدی آماده می سازد. این گیاه در معده سبب افزایش ترشح معدی و تحریک آن می شود. در نتیجه به طور کلی باعث بهبود عملکرد معده می گردد.

علاوه بر این با تحریک ترشح نمک های صفراوی از کبد، به تنظیم جذب چربی از روده کمک می کند.

ریواس خاصیت مسهلی، ضد التهابی و متعادل کننده ی عملکرد روده ها (درمان یبوست و اسهال) را داشته و در درمان یرقان، خونریزی معدی- روده ای، اختلال قاعدگی، ورم ملتحمه ی چشم، جراحات ناشی از ضربات و صدمات جسمانی، 

زخم های چرکی سطحی و سوختگی های حاصل از حرارت کاربرد دارد.

سایر مصارف ریواس

ریواس به علت خاصیت اسیدی، برای پاک کردن ظروفی که آثار سوختگی مواد غذایی در آنها به جای مانده باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

افرادی که موی آن ها قهوه ای کم رنگ است، با استفاده از ریشه ی این گیاه می توانند به رنگ موی طلایی دست یابند. برگ های ریواس را می توان به عنوان حشره کش موثر برای دفع حشرات به کار برد.

ریواس با طعم منحصر به فرد خود، در بیشتر پس غذاها ( 

دسرها  ) و شیرینی ها  استفاده می شود. تا پیش از سده ی 18 کاربردی در پخت غذا نداشت.

گیاه یاد شده تا یکی دو روز در یخچال قابل نگهداری است. برای نگهداری طولانی تر ریواس، پس از بریدن ساقه ها، آن را منجمد می کنند. اگر ساقه های ریواس به طور خام مصرف شود، به شدت ترش خواهد بود. به طور معمول آن را با شکر یا 

عسل  می پزند و یا در کیک ها مورد استفاده واقع می شود.

همچنین به تنهایی یا همراه یا توت فرنگی در تهیه ی ژله و مرباها به کار می رود. چاشنی هایی که با ریواس مصرف می شوند، عبارتند از 

لیمو  ، دارچین و زنجبیل.


[ پنج شنبه 95/1/26 ] [ 10:43 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

زندگی کردن زیباست،

مثل وقتی که باران می بارد و رنگین کمانی که خود را در آسمان نشان می دهد. زندگی زیباست وقتی  لبخند شادی را روی لبهای کودکی گریان بوجود می آورید.

زندگی زیباست

وقتی خانواده ای دارید و می توانید دستهای مادر و پدرتان را لمس کنید. وقتی بچه دار می شوید و قشنگ ترین ملودی دنیا را می شنوید، زندگی زیبا که نه، زندگی ماه است

زندگی به توان بی نهایت زیبا است. به شرط اینکه درک کنید، اگر هریک از نعمت های رایگان خدا از شما گرفته شود، برای دقایقی هم که شده، می خواهید یکبار دیگر فرصت درست زندگی کردن به شما داده شود تا اینبار بدانید که کجای مسیر را اشتباه رفته اید

 


[ شنبه 94/8/16 ] [ 11:5 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

 

 

به وبلاگ روستای وشنوه اقامتگاه علما خوش آمدید

علمای وشنوه

مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در دوره مرجعیت مطلقه‌شان، یازده تابستان را با اصحاب و خواص شاگردان در وشنوه گذراندند. مرحوم آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی، تابستان برخی سال‌ها را در وشنوه یا اَوِل ـ ‌از مزارع وشنوه‌ـ سپری کردند. مرحوم آیت‌الله میرزا محمد کبیر، مرحوم آیت‌الله حاج سیداحمد زنجانی شبیری، آیت‌الله منتظری و آیت‌الله مشکینی برخی تابستان‌ها را در وشنوه گذراندند.

از دانشمندان وعلمای وشنوه آنچه را آگاهی یافتیم به این شرح است:

1. فقیه دانا شیخ شمس‌الدین علی بن محمد وشنوی 

2. فقیه کامل تاج‌الدین حسن بن حسین بن حسن سرابشنوی کاشانی

3. فقیه بزرگوار شرف‌الدین علی بن تاج‌الدین حسن سرابشنوی

4. فقیه کامل سراج‌الدین حسن بن بهاءالدین محمد بن أبی‌المجد سرابشنوی

5. سیدعلی بن حسن بن رضی علوی حسینی سرابشنوی 

6. حجت الاسلام والمسلمین آقا سید جلال‌الدین امام‌حسینی کاشانی 

7. حجت‌الاسلام میر ابوالقاسم میرکُرسَوی حسینی کاشانی

8. آیت‌الله حاج شیخ محمد قوام‌الدین وشنوه‌ای

9. حجت‌الاسلام حاج شیخ یحیی توحیدی قمی

10. حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید ابوالفضل موسوی

11. حجت‌الاسلام والمسلمین حاج حسین واثقی

12. ثقه‌الاسلام حاج شیخ علی‌اکبر حسینی

13. ثقه‌الاسلام حاج شیخ فضل‌الله عبادی فردوی

14. آیت‌الله حاج شیخ علی صفائی حائری

15. حجه الاسلام دکتر ناصر تهرانی

16. جناب آقای حاج شیخ سید حسن موسوی وشنوه ای


[ یکشنبه 94/7/19 ] [ 9:18 عصر ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

وشنوه


[ چهارشنبه 94/6/11 ] [ 10:32 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

ارتفاع : 3100 متر

مکان دسترسی : قم - روستای وشنوه
روستای وشنوه از توابع بخش کهک (نوفل لوشاتو) شهرستان قم با مختصات جغرافیایی 51 درجه طول شرقی و 34 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی در 27 کیلومتری جنوب شرقی کهک و در 60 کیلومتری جنوب شرقی شهر قم قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 2000 متر است.روستای وشنوه از شمال به کوه قلعه دژ و از شمال غربی به کوه بخاره محدود می شود.این روستا در محدوده کوهستانی استان قم استقرار یافته و آب و هوای آن در بهار و تابستان معتدل و مطبوع و در زمستان سرد است. رودخانه فصلی وشنوه در میان روستا جریان دارد.روستای وشنوه به زبان فارسی سخن می گویند مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.

[ یکشنبه 94/5/4 ] [ 1:50 عصر ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]

گویش مرم وشنوه فارسی بوده که با لحجه ای زیبا کلمات را بیان می نمایند و برخی از کلمات مخصوصی دارند که در گویش مردم شهر قم کمتر بیان می گردد که در ذیل به تعدادی از انها اشاره شده است :

پِسپِلَک = پروانه، اُرسی = کفش ، دَستغاله= داس ،تارمی = نرده ایوان ،این گُله =اینجا، نِگا= حرف تعجب می باشد،پر چین= سنگ چین ،اُقُر!=کجا می روی ،جونم مرگ شده و سقد شده ازجملاتی است که موقع عصبانیت بیان می گردد


[ شنبه 91/5/28 ] [ 11:57 صبح ] [ مجتبی نصیری ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 87642